بشرویه یکی از توابع شهرستان فردوس است که علیرغم  استحقاقی که برای  شهرستان شدن دارد سالها ست که به صورت بخشی از این شهرستان باقی مانده است .مردم این شهر سالهاست که برای انجام امور اداری وسایر موارد مجبورند که مسافت 100 کیلومتری تا  مرکز شهرستان را پیموده و به آنجا سفر کنند.کارهایی که چه بسا به سهولت می تواند در خود بشرویه و در مدت زمان اندکی انجام پذیرد گاهی اوقات با صرف هزینه ی فراوان واز کار وکاسبی افتادن آنها همراه بوده است .امور مربوط به اداره ی نیروی انتظامی و گذر نامه و بیمارستان و... از این جمله اند. در عین حال متاسفانه رفتار مسئولات ادارت فردوس هم با ارباب رجوع بشرویه ای در حد مطلوبی نبوده وحتی در پاره ای اوقات تداعی کننده عبارت "مرا به خیر تو امیدی نیست شر مرسان" بوده است.کمتر کسی از اهالی بشرویه را می توانید پیدا کنید که چوب بی مهری وناملایمتی برادران فردوسی را بر تنش احساس نکرده وچند روزی را در این شهر سرگردان نشده باشد.

مگر این مردم چه گناهی  غیر از دور بودن از مرکزشهرستان را مرتکب شده اند که باید به این صورت با آنها برخورد شود.مگر همه مسلمان واز یک دین نیستیم ؟ امروز بزرگترین آرزوی هر کدام از اهالی این بخش شهرستان شدن بشرویه است واین مردم رهایی خود را از اینهمه اجحاف وتبعیض در ارتقای آن جستجو میکنند.امید است که با مساعی دولت خدمتگذار شعارهای دولت مبنی بر اجرای عدالت با شهرستان شدن بشرویه نمود عینی پیدا کرده ومردم بعد از سالها به آرزوی دیرینه شان دست پیدا کنند. انشاء الله

نوشته شده توسط : همشهرستانی

نظرات دیگران [ نظر]

بشرویه زادگاه مردمانی فهیم وبا فرهنگ است که تاریخ پر افتخارش مشحون از وجود افرادی عالم وباایمان است. اتفاقا مردمان این خطه در شجاعت و شهامت هم بی نظیرند چرا  که وجود 145 شهید از دوران دفاع مقدس گویای این امر است. ولی اینکه عده ای دارند از نجابت و مظلومیت این مردم سوء استفاده می کنند مسئله ای است که متاسفانه واقعیت دارد. .سوال اینجاست که این روند تا کی ادامه پیدا خواهد کرد؟ بیشتر از نیم قرن است که مردم این مرز و بوم تقاضای ارتقا به شهرستان را دارند نیاکان ما که این خواسته را در زمان طاغوت پیگیری می کردند اکنون در سینه قبرستان آرمیده اند واین آرزو رابا خود  به گور بردند. پدران ما هم درتب و تاب مبارزات دوران انقلاب و دفاع ازمیهن اسلامی درجریان دفاع مقدس کمتر فرصت طرح این مطالبه راپیدا کردند. دولتهای مختلف آمدند و رفتند و خواسته ی به حق مردم بشرویه در این میان مغفول واقع شد. البته مردم انتظاری هم از دولتهای قبلی نداشتند. ولی با روی کارآمدن دولت نهم کورسوی امیدی در دل همه روشن شد و مردم امیدوار شدند که دولت آنها را به حق مسلم خود برساند چرا که دولت عدالت را محور کار خود قرار داده بود و مردم می دانستند اگر عدالتی باشد صد در صد به خواسته ی خود خواهند رسید.ولی این کورسوی امید به یکباره  به خاموشی گرایید وشهرستان شدن 27بخش در دستور کار دولت قرارگرفت بدون اینکه نامی از بشرویه برده شده باشد. واین در حالی بود که بعضی از بخشهای اعلام شده از نظر توسعه به هیچ وجه قابل مقایسه با شهر بشرویه نبودند.مضافا بر اینکه این شهر دارای پارامترهایی است که ممکن است دیگران فاقد آن باشند.اگر بدنبال مقصر بگردیم مسلما دراین میان دولت مبری از هرگونه کوتاهی خواهد بود.چرا که دوسال بیشتر از عمر دولت نمی گذرد و در این مدت نشان داده است که گوش شنوایی برای استماع نظرات ومطالبات مردم است.من فکر میکنم دستهایی در کار است که نمی خواهد بگذارد مردم بشرویه به هدف خود برسند ودراین مسیر سنگ اندازی می کند چرا که این امر را با منافع خود در تضاد می بیند . آنها نمی گذارند آنطور که باید و شاید حرف مردم به گوش دولتمردان برسد و به نوعی سد راه مردم در احقاق حق خویش شده اند.این دستهای پنهان شاید اصلا وجود نداشته باشند و این نظر صرفا در حد توهم توطئه باقی بماند . ولی اتفاقات جدیدی در حال رخ دادن است که به همه این سولات جواب خواهد داد.

نوشته شده توسط : همشهرستانی

نظرات دیگران [ نظر]

شاید شما هم مثل من در وصف دل وجرات نداشته ی! شهروندان بشرویه مطالبی را شنیده باشید؛ ولی چیزی که این شب و روزها در سطح شهر دیده می شود نظر من وهر بیننده ی دیگری را متوجه این نکته خواهد کرد که نباید - به اشتباه - تنها معیار سنجش شجاعت در بین گروه های مختلف اجتماعی را در اعتراض و ایجاد نابسامانی و در یک کلام شورش و شیشه شکنی! دانست. زیرا که عدم اعتراض نسبت به بی عدالتی ها و تبعیض ها گاهی در اثر به خدمت گرفتن نعمت خدادادی فکر واندیشه می باشد؛ تا با پیگیری امور از مجاری قانونی و عقلایی نتایج مقصود کسب شود. مردمان فرهیخته ی بشرویه نیز به استناد این نکته و این اصل که نسبت عقل بر احساس خود را همیشه بیشتر از عدد یک حفظ نموده اند ؛از گذشته خواستار احقاق حقوق تضییع شده ی خود از مجاری قانونی بوده و هستند.ولی متاسفانه شواهد حاکی از آن است که در بعضی موارد فهم قانون گذاران یا مجریان قانون از شرایط موجود به بلندای اندیشه ی مردم نمی رسد؛ اینجاست که به حکم عقل راهی به جز اظهار اعتراض برای مردم باقی نمی ماند. شعارهایی که در اعتراضات مردمی شنوا و شاهد آن هستیم دلیلی بر این مدعاست :       ما شیشه شکن نیستیم   ***    ما بت شـکـنـیــم
پیام خون شهدا  ***  عدالت ؛ عدالت
و...         و...         و...

نوشته شده توسط : سوخته دل

نظرات دیگران [ نظر]

با سلام
فعالیت این وبلاگ در زمینه ی بحث های مرتبط با ارتقاء ب ش ر و ی ه خواهد بود. به امید آن که شاهد روزی باشیم که همه ی گروه ها و افراد؛ منافع جمعی را بر منافع و سلایق خویش ترجیح دهند در غیر این صورت انتظار هرگونه پیشرفت بسی نابجاست.
همشهریان و صاحبنظران می توانند نظرات خود را با در نظر گرفتن شرایط زیر در وبلاگ قرار دهند.

1- از قرار دادن مطالبی که وهن به شخصیت های حقیقی و حقوقی باشد خودداری نمایند.
2- راهکارهای سازنده ای را برای برون رفت از معضل موجود ارائه نمایند.

 ertegha86@gmail.com

نوشته شده توسط : سوخته دل

نظرات دیگران [ نظر]